سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش با عمل همراه است . پس هر که دانست عمل کرد و هر که عمل کرد دانست و دانش، به عمل فرا می خواند، پس اگر او را اجابت کرد چه بهتر و گرنه از او جدا و دورمی شود [امام صادق علیه السلام]
 
چهارشنبه 86 تیر 13 , ساعت 7:6 عصر

عنوان اصلی:قبل از مصرف 20 دقیقه بجوشانید!
جلسه ی علنی دادگاه

قاضی:شما متهم هستید که در طول یک سخنرانی به آقای م.ل رسماً اهانت کردید.
متهم:خوب کاری کردیم.
قاضی:گفته می شود که شما تاکنون چندبار با استفاده از حربه های زیرکانه از پرداخت مالیات فرار کرده اید.
متهم:درسته...
قاضی:چرا...؟
متهم:برای اینکه باید پولهایمان را در جاهای بهترتری خرج می کردیم.
قاضی:شما در تاریخ 17/8 طی یک مصاحبه با روزنامه ی ... خانم الف.ح را با عنوان .... خطاب کردید.
متهم:کاملاً صحیح است...
قاضی:چطور؟
متهم:دلمان خواست...این جوری بیشتر حال می کردیم.
قاضی:به شما این اتهام وارد است که در قاچاق سوخت در شرق کشور دست داشته اید.
متهم:این اتهام غلط می کند که وارد است...چند روز صبر کنید خارجش می کنیم.
قاضی:شما در شماره ی 9126 روزنامه تان شرکت... را ،رانت خوار و غارتگر بیت المال و خائن به مملکت دانستید....بدون هیچ مدرک و دلیل محکمه پسندی...
متهم:غلط چاپی بود...ان شاء الله پس از اینکه مدیر شرکت ده سال آب خنک نوش جان کرد و شرکتش به خاک سیاه نشست خبر را تکذیب می کنیم...البته این مطلب را هم باید بگم که ما همچنان محکم بر سر مواضع خودمان هستیم...
قاضی:شما در جریان مزایده در شرکت ... تبانی کرده اید...چه دفاعی در این باره دارید؟
متهم:آقای قاضی!نمی دونم چی شد که یه دفعه شیطون گولم زد...به جون شما همه چیز داشت عادی پیش می رفت...بگو ببینم شیطون بلا تو از کجا فهمیدی؟
قاضی:شما در یک ضیافت،ایشان(اشاره به آقای م.ح)را وابسته به رژیم ستم شاهی معرفی کردید؛در حالیکه ایشان آن موقع اصلاً به دنیا نیامده بودند...
متهم:ما به سن و سال افراد کاری نداریم...مهم ماهیت اونهاست...
قاضی:شما متهم به زمین خواری در مناطق شمال تهران هستید...
متهم:به حق چیزای نشنیده...مگه زمین رو هم میشه خورد..؟
قاضی:شما در شماره ی716 روزنامه تان،به 12 روزنامه و 2 ماهنامه و 4 هفته نامه توهین کرده اید...جوابتان چیست؟
متهم:قاضی جون!به منشی بگو درست بنویسه دیگه..!12 تا نبود...21 تا بود...
قاضی:شما به رییس شورای شهر تهمت واهی زدید...
متهم:زدم که زدم...به توچه..؟!
قاضی:شما به دروغ نوشته اید که کارخانه ی ... به آقای ک.ج(معاون شهردار) رشوه پرداخت کرده است.
متهم:جون تو می خواستم مبلغشو بیشتر بگم...دیدم خیلی ضایع میشه...
قاضی:شما شعارها و اهداف تبلیغاتی نامزد انتخابات شهرتان،خانم ع.ن را دورغ و چرت و پرت خواندید...
متهم:قبول دارم...کم مایه گذاشتین...دفعه ی بعد جبران می کنیم...نگران مباش!
قاضی:شما به بانک... تهمت های نادرست رباخواری و پرداخت و دریافت رشوه زده اید...
متهم:دو سه تا اتهام دیگه هم بود...منتها یادمون رفت...
قاضی:شما به دروغ نوشته اید که...
کتهم:خفه...!حرف زیادی نزن...!
قاضی(در حال گریه):آقا تو را به خدا به من توهین نکن...اجازه بده دستتو ببوسم...
متهم:حالا قسم نده...یه کاریش می کنم...

*******************************************************************************************

پس از ده دقیقه(بعد از جلسه ی مشورتی)
قاضی:با توجه به اظهارت شاکیان و دفاعیات محکم و قاطع متهم و نتایج جلسه ی مشورتی و تلفنی که دو دقیقه قبل به موبایل من شد و نامه ای که هم اکنون به دست من رسید،کلیه ی اتهامات وارده به متهم بی اساس اعلام شده و وی تبرئه اعلام می گردد.

*******************************************************************************************

نتیجه:قانون یک چیزی است که در یک کتابی نوشته اند و مفید است و گاهی هم بعضی بخش هایش در مورد بعضی افراد اجرا می شود.اما یک چیز دیگری هم هست که از بقالی سرکوچه می خریم و روی آش رشته می ریزیم و به آن کشک می گویند.

نویسنده:کسی که زبانش یه خورده سبز است.




لیست کل یادداشت های این وبلاگ