• وبلاگ : زبان سبـــز
  • يادداشت : از هفت دولت آزاد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    www.narvan.parsiblog.com

    حاج آقا آروم قدمهاش رو به سمت پسر كج كرد . كنار در حسينيه ايستاده بود و به جنب و جوش جوانان كه مشغول تزئين خيابان بودند نگاه مي كرد .چقدر چهره اش معصوم بود . قبل از اينكه حاج آقا برسه جوون چند قدمي جلو آمد و سلام كرد . چه دل نشين بود نگاه پر برقش ...


    حاج امير پرسيد : اسمت چيه جوون ؟


    _ مهدي


    .

    .

    .

    .

    .

    فرخنده ميلاد با سعادت ولي عصر ( عج )‏ مبارك باد .

    چشم به راه حضور سبزت هستم .