خبرنگار نظر رییس جمهور عزیز ما را درباره ی حمله ی امریکا به ایران پرسید.رییس جمهور پاسخ داد:ما ایرانی ها یک مثال داریم که اول اونی که زاییدی بزرگ کن بعد..... .
وبلاگ زبان سبز در پی شنیدن این سخن بیانیه ی خود را خطاب به بوش اعلام می دارد:
ای بوش! ما می دانیم که تو چند وقت است که تغییر جنسیت داده ای و بعدهم تست بارداری ات مثبت اعلام شده است و اخیراً هم فارغ شده ای... قدم نورسیده مبارک...امیدوارم درصد خریت بچه ات به اندازه ی مال خودت نباشد...ما به تو توصیه می کنیم که از بچه ات خوب نگه داری کنی و در این زمینه از تجربیات کاندولیزا رایس استفاده کنی...یادت نرود که مادر شوهر آدم هرچقدر هم که غرغر کند باز هم مادر شوهر آدم است و احترامش واجب است...ابتدای زندگی مشکلات زیادی دارد اما تو باید صبر کنی و طاقت بیاری و به یاری همسرت موانع را یکی یکی پشت سر بگذاری و نوردبون ترقی را طی کنی...ما میدانیم که تو مس می سابیدی و در زمستان یخ حوض می شکستی و با یک دبه دوغ امورات خودت را می گذراندی و این الان اعصاب تو است[در این هنگام دست نویسنده مثل پرستو جمالی می لرزد]...بوش! با همسرت مهربان تر باش و کمتر نق بزن... مثل کاندولیزا نباش که تا حالا سه تا شوهر خود را فرستاده سینه ی قبرستون و دق مرگ کرده است...ما می دانیم که درست کردن قندداغ و گرم کردن شیر و عوض کردن پوشک بچه کار سختی است و پوست آدم را خراب می کند اما این جاست که مادر شوهر آدم به درد می خورد...سعی کن وقتی برای خرید سبزی به بیرون می روی زیر گاز را کم کنی...یادت نرود که تا قبل از شش ماهگی به بچه غیر از شیر خودت چیز دیگری ندهی...شیر برنج و پوره ی سیب زمینی را به تدریج از شش ماهگی به بچه بده... اسباب بازی و وسایل کوچک را روی زمین نگذار زیرا ممکن است خدای نکرده بچه خفه بشود...شبها او را به پشت نخوابان و از دو سالگی یواش یواش تاتی تاتی کردن را با او تمرین کن...سعی کن که در بیرون از خانه کمتر کار کنی و این یکی دوسال فکرت را معطوف به خانواده ات کن.......... .
*******************************************************************************************************************************************************
جلسه ی بعدی هیئت دولت امریکا:
بوش:آره کاندولیزا جون...صبح سر صف نونوایی شنیدم که ایران سلاح هسته ای داره...اون چاقو رو بده به من...
کاندولیزا:اوا خاک عالم...چند بارتا حالا بهت گفتم این حرفارو باور نکن...اگه خبرای جدید خواستی یه زنگ بزن به خودم...
بوش:الهی قربونت برم...من یه موی گندیده ی تورو به صد تای این پوتین و سارخوزی نمی دم...راستی مادر شوهرم جمعه میخواد بیاد خونه مون...شوهرم گفته باید ناهار آبگوشت درست کنی...وای...نمی دونم چیکار کنم...
کاندولیزا:این که کاری نداره...یه کم نخود ولوبیا و لیمو عمانی و گوشت میریزی توی زودپز یه کمی هم آب جوش...فقط یادت باشه اینکارارو باید ساعت هفت صبح بکنی...بعدش زیرشو کم کن...تا ظهر آماده میشه...
بوش:راستی...شنیدم دختر همسایه دانشگاه قبول شده...
کانولیزا:آره بابا...سر تخته بشورنش....روزی صدتا کلاس کنکور می رفت...پس می خواستی کی قبول شه...ها...؟...از ته سبزی زیاد داری می بری ها...! اونا همه اش خوردنیه...فقط اون تیکه های زردشو جدا کن...ببینم تو هم شنیدی دختر پوتین با یه پسر پولدار عروسی کرده رفته خارج...؟
بوش:آره منم یه چیزایی شنیدم...زود باش زود باش...سریعتر این سبزی هارو پاک کن...آقامون وقتی بیاد خونه ببینه سر سفره سبزی نیست اوقاتش تلخ میشه...آخه دوست داره با قیمه حتماً سبزی هم بخوره...
کاندولیزا:راستی ببینم این گردنبند مروارید بدله یا اصله..؟
.
.
.
.
*******************************************************************************************************************************************************
سخنرانی بعدی بوش علیه تروریسم:
الهی که جز جیگر بزنی اسامه...الهی که پیش مادر زنت روسیاه شی...الهی که روز خوش نبینی...خدا ازت نگذره بن لادن...دفعه ی بعد به خان داداشم میگم هرجا دید کتکت بزنه...الهی که خیر نبینی...الهی بری زیر زمین...الهی صدات از زیرزمین درآد...بمیری...جز جیگر بزنی[در این هنگام بوش با مشت به سینه ی خودش می کوبد]...خاک تو سرت کنم...
.
.
.
.
.
.
نتیجه ی اخلاقی:بوش دیگر از این خیالات به سرش نزند ... خلاصه اینکه رییس جمهور ما کم نمی آورد...
نویسنده:زبانسبز
لیست کل یادداشت های این وبلاگ