سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمعکار در بند خوارى گرفتار است . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 86 مرداد 11 , ساعت 5:21 عصر

در نوشته ی قبلی گفتگوی اینجانب را با یک عدد گردن کلفت در خواب خواندید.گردن کلفت مذکور وقتی مشاهده کرد که این گفتگو بسیار مورد پستد واقع شده تقاضای گفتگوی دوم را نیز با حقیر نمود.اما این بار عوض اینکه او به خواب من بیاید،بنده به خواب او رفتم.جایتان خالی محیط خواب وی بسیار آرام و دل پذیر و لوکس بود.
گردن کلفت ها علاقه ی شدیدی به دسته بندی آدم ها دارند.در قسمت قبل دسته بندی میخی آنها را خواندید .در این قسمت به دسته بندی دیگری که خودشان نام آنرا دسته بندی تشبیهی گذاشته اند،دقت کنید.گردن کلفت گفت:
ما دسته ای از انسانها را به نوع خاصی از حیوانات تشبیه کرده ایم.این انسانها باید برای همیشه کار کنند و بار ببرند.از زمانی که تابش آفتاب آغاز شود تا زمانی که تاریکی شب فرا رسد.بر پشت این انسانها همواره باری سنگینی خواهد کرد.
آنها مجبور خواهند بود آنچه را که دارند بخورند و از آن بهره ی کامل را ببرند. - اگر هم نبرند زیاد مهم نیست چون در هر صوت بیشتر از این نخواهند دید- .این انسانها با وجود اینکه همیشه خالصانه کار می کنند ولی بسته به نوع دسته بندی شان در نگاه دیگران ناچیز هستند و کاری که می کنند هرگز به چشم نمی آید. . از دیگران انتظار پاداشی ندارند.اما نه تنها پاداشی به آنها داده نمی شود بلکه دیگران همین چیزی را که می گیرند تیز از سرشان زیاد می دانند. گفتنی است که تعداد این جور آدمها اندک است.
گردن کلفت در ادامه افزود:اینها عمر زیادی نمی کنند.در واقع مقدار اضافی عمرشان به حساب ما واریز می شود.
دسته ای دیگر از آدمها هستند که نگهبان دیگران هستند.اینها از همه چیز دیگران محافظت می کنند و بهترین و وقادارترین دوست هستند.جان خود را برای کسی فدا می کنند که شاید در عمرشان یکبار هم آنها را ندیده اند.ممکن است گاهی در نیمه شب برای دور کردن دشمن صدایشان را بلند کنند اما چون همین صدا دوست را هم بیدار کرده،همواره مورد عتاب و سرزنش هستند.شاید گاهی به دشمن زخمی وارد کنند اما دوستان چون طاقت دیدن زخم را حتی بر دشمن ندارند باز آنها را سرزنش و نکوهش می کنند.
اینها نیزتعداشان زیاد نیست و زیاد باقی نمی مانند.باقیمانده ی عمرشان به ما واگذار می گردد.
دسته ی دیگری از انسانها هستند که در کنار خود به دیگری هم فکر می کنند.اما دیگران فکر می کنند که آنها هم مثل خودشان هستند .بنابراین هیچگاه حرف آنها را باور نمی کنند. این انسانها همیشته تنها هستند.عده ی آنها هم کم است و خیلی زود می روند.مقداری از عمر آنها نیز به ما گردن کلفت ها می رسد.

اما،گردن کلفت ها.آنها تنها کسی هستند که باید باقی بمانند .آنهاباهوش ترین هستند.آنها لایق ترین هستند.باقیمانده ی عمر دیگران به آنها داده می شود.آنها هم از آن مثل صاحب اصلی اش استفاده می کندد.با باقیمانده ی عمر دسته ی اول کار می کنند،اما برای خودشان...با عمر دسته ی دوم نگهبانی می دهند اما از مال خودشان و با عمر گروه سوم فکر می کنند،اما برای خودشان.

زبان سبز



لیست کل یادداشت های این وبلاگ